دوست داشتن

دریای قلبم همیشه طوفانی است

دوست داشتن

دریای قلبم همیشه طوفانی است

چقدر امروز من شکسته ام... می خوام از دست تو بگریم تا برسم به اوج ابرا... دیگه حتی چشمامم کم آوردن توی این هجوم اشکا... می دونی؟! راحته مردن... اما وقتی موندی دیگه تو باید بجنگی... چرا حتی لحظه ها سنگین شدن.؟! همون دقایقی که با تو حتی یه لحظه هم نبودن. سینه ی سنگین و پر غصه ی من... پر بغضه... تو کجا و دستای خالی و سرد من کجا..؟! هی ! بیا ! کوچه ی این دل تنگه اما خالی از صدای پات..سرده اما منتظر برای هرم گرمای نفسهات. کاش می شد فقط خوبی ها و لحظه های خوب و پرخاطره با تو بمونه تو خاطرم. اگه کوچت بی صدا بود... ولی تا دلت بخواد گریه های من پر فریاد بود و هق هق. من تنها من خسته... هر چی باشم عاشق تو... قلبمو با هر دو دستم می ذارم سر راهت. یه روزی شاید بمونی با دلم. تا از همه خستگی هام هیچی نمونه، بدم به باد و بزنم فریاد. شاید که تو تا همیشه باشی پیشم. من تنها، من خسته، پر دردم، پر غصه. می دونم که تو می تونی و فقط خودت می تونی دستامو تو دست بگیری ببری تا اوج ابرا. ..!!
نظرات 1 + ارسال نظر
بوسه سه‌شنبه 26 تیر‌ماه سال 1386 ساعت 12:52 ب.ظ http://www.bose.blogsky.com

سلام
اولا تبریک بهتون می گم به خاطر شروع وبلاگ نویسی تون
بعدم نوشته هاتون پر احساسه..

براتون احساس موفقیت می کنم دوست من

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد